زندگینامه
اکهارت سال ۱۹۴۸ در شهر لونن واقع در شمال دورتموند در کشور آلمان متولد شد. وی دوران کودکی خود بخصوص دوران ابتدایی زندگی خود در آلمان را دوران سرشار از غم و بدون شادی توصیف می کند. والدین او پس نزاع و مشاجره سرانجام از یکدیگر جدا شدند و به زودی وی نسبت به محیط خصومت آمیز مدرسه احساس بیگانگی کرد. او در سن سیزده سالگی جهت زندگی با پدر خود به اسپانیا رفت. پدر اکهارت اصراری به حضور وی در دبیرستان نداشت و این موضوع سبب شد تا وی مطالعه نجوم، ادبیات و زبان را در خانه شروع کند. در سن نوزده سالگی وی به انگلستان رفت و در مدرسه ای در لندن به مدت سه سال مشغول تحصیل زبان های آلمانی و اسپانیایی شد. در این دوران وی به خاطر وجود افسردگی، ترس و اضطراب در زندگی خود به جستجوی پاسخ به سوال های زندگی خود پرداخت. در سن ۲۲ سالگی وی تصمیم گرفت جستجوی خود را در زمینه های فلسفه، ادبیات و روانشناسی دنبال کند و بنابراین در دانشگاه لندن ثبت نام کرد. پس از فارغ التحصیلی، تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۹۷۷ در دانشگاه کمبریج آغاز نمود و زمان کوتاهی پس از آن ترک تحصیل کرد.
یک شب در سال ۱۹۷۷ در سن ۲۹ سالگی پس از سالها رنج ناشی از افسردگی شدید (تمایل به خودکشی) او یک دگرگونی عمیق را تجربه میکند. آن شب در حالی که با رنج غیر قابل تحمل افسردگی، از خواب برمیخیزد به یک شهود دگرگون کننده دست مییابد. او این تجربه را اینطور توضیح میدهد: ” من نمیتوانستم خودم را تحمل کنم. ناگهان سوالی به ذهنم آمد که جوابی برایش نداشتم. این من (I) کیست که نمیتواند خودم (self) را تحمل کند؟ ناگهان با یک فضای خالی روبرو شدم. در آن لحظه نمیدانستم که خود ساخته شده توسط ذهنم- با تمام سنگینی، مشکلات و زندگی کردن یا در گذشته ناخوشایند و یا آینده ترسناک – فرو ریخته و نا پدید شده است. فردا صبح که از خواب برخاستم همه چیز در صلح و آرامش بود. چون دیگر از خود (Self) خبری نبود. تنها بودن و حضور را تجربه میکردم. تنها مشاهده گر بودم”. این احساس ادامه پیدا کرد و او حسی نیرومندی از آرامش را در تمام موقعیت های زندگی تجربه میکرد. تولی تحصیلات دکترای خود را نیمه کاره رها کرد و به مدت تقریباً دو سال بیشتر وقت خود را در پارک راسل در مرکز لندن ،در حالتی از سرخوشی عمیق به تماشای جهان نشست .
پس از این دوره، دانشجویان سابق کمبریج و دوستانش از او در مورد افکارش میپرسیدند و او در پاسخ شروع به مشاوره و آموزشهای معنوی کرد. او این کار را به مدت پنج سال ادامه داد. در سال ۱۹۹۵، پس از چندین مسافرت به آمریکای شمالی و غرب امریکا، در ونکوور ساکن شد و همانجا با همسرش کیم انگ آشنا شد. کتاب اول تولی، نیروی حال، اولین بار در سال ۱۹۹۷ در ٣٠٠٠ نسخه منتشر شد. “من خودم هفتگی تعداد کمی کتاب را به کتابفروشی های کوچک ونکوور میبردم. دوستانم هم با گذاشتن کتاب در کتابفروشیهای دورتر کمکم میکردند .” تا سال ٢٠٠٨، کتاب به ٣٣ زبان ترجمه شده بود.
اکهارت تول
Eckhart Tolle