شازده کوچولو یا شاهزاده کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince) داستانی اثر آنتوان دو سنت اگزوپری است که نخستین بار در سپتامبر سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شد.
این کتاب به بیش از ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شده و با فروش بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه، یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ محسوب میشود. کتاب شازده کوچولو «خوانده شدهترین» و «ترجمه شدهترین» کتاب فرانسوی زبان جهان است و به عنوان بهترین کتاب قرن ۲۰ در فرانسه انتخاب شدهاست. از این کتاب بهطور متوسط سالی ۱ میلیون نسخه در جهان به فروش میرسد. این کتاب در سال ۲۰۰۷ نیز به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.
دریافت کامل کتاب صوتی شازده کوچولو
در این داستان سنت اگزوپری به شیوهای سوررئالیستی به بیان فلسفه خود از عشق و دوست داشتن و هستی میپردازد.طی این داستان سنت اگزوپری از دیدگاه یک کودک، که از سیارکی به نام ب۶۱۲ آمده، پرسشگر سؤالات بسیاری از آدمها و کارهایشان است.
خلاصه داستان کتاب شازده کوچولو
سال ۱۹۳۵، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش میکرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همانجا فرودآمد.
همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بینام، پس از فرود در کویر با پسر کوچکی آشنا میشود. پسرک به خلبان میگوید که از سیارکی دوردست میآید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم میگیرد برای اکتشاف سیارههای دیگر دیار خود را ترک کند. او همچنین برای خلبان از گل رز محبوبش میگوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترکها تعریف میکند و از روباهی که او را اینجا، روی زمین، ملاقات کردهاست،می گوید. خلبان و شازده چاهی را مییابند که آنها را از تشنگی نجات میدهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار میدهد و میگوید تصمیم گرفته به سیارک خود بازگردد.
موضوع کتاب شازده کوچولو
مطابق متن و طبق آنچه که در وبگاه رسمی کتاب (به زبان فرانسه) آمده است، این کتاب در اصل روایت ملاقات انسانی بالغ است با کودک درون خویش که در شمایل شاهزادهای خردسال، نمایان شده است؛ شاهزادهای که سیارهاش را ترک میکند و پیش از فرود آمدن بر زمین، از شش سیاره و ساکنان عجیب و غریب آن دیدار میکند. بزرگسالان نیز هر یک شمایل (سمبل) خصلتی از خصایص بشریاند؛ غرور، خودپسندی و … . شازده کوچولو روی زمین با روباهی آشنا میشود که این روباه برای او رازی را فاش میکند. بنابراین می توان این کتاب را به نوعی از موضوعات شخصیت شناسی دانست.
بخشی از کتاب شازده کوچولو
… در این هنگام بود که روباه پیدا شد.
روباه گفت: سلام!
شازده کوچولو سربرگرداند و کسی را ندید؛ ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب…
شازده کوچولو گفت: تو کی هستی؟ چه خوشگلی! بیا با من بازی کن. من آنقدر غصه به دل دارم که نگو…
روباه گفت: من نمیتوانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکردهاند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت: ببخش! اما پس از کمی تامل پرسید: اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی. پی چی می گردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدمها می گردم. اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: آدمها تفنگ دارند و شکار میکنند. این کارشان آزاردهنده است. مرغ هم پرورش میدهند و تنها فایدهشان همین است. تو پی مرغ میگردی؟
شازده کوچولو گفت: نه، من پی دوست میگردم. نگفتی اهلی کردن یعنی چی؟
روباه گفت: “اهلی کردن” چیز بسیار فراموش شدهایست. یعنی “علاقه ایجاد کردن”…
شازده کوچولو گفت: علاقه ایجاد کردن؟
روباه گفت: البته. تو برای من هنوز پسر بچهای بیش نیستی؛ مثل صدها هزار پسر بچهی دیگر و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من نیز برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود…
شازده کوچولو گفت: کم کم دارم میفهمم… گلی هست… و من گمان میکنم که آن گل مرا اهلی کرده است….
روباه گفت: زندگی من یکنواخت است. من مرغ ها را شکار میکنم و آدمها مرا. تمام مرغها شبیهند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت میگذرد.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد؛ ولی صدای پای تو همچون نغمهی موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید.
به علاوه خوب نگاه کن! آن گندم زارها را در آن پایین می بینی؟ من نان نمی خورم و گندم در نظرم چیز بیفایده است. گندم زارها مرا به یاد هیچ چیز نمیاندازد و این جای تاسف است! اما تو موهای طلایی داری. و چقدر خوب خواهد شد آن وقت که مرا اهلی کرده باشی! چون گندم که به رنگ طلاست مرا به یاد تو خواهد انداخت. آن وقت من صدای وزیدن باد را در گندم زار دوست خواهم داشت… روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد. آخر گفت: بی زحمت مرا اهلی کن!
مشخصات کتاب صوتی | |
---|---|
کتاب | شازده کوچولو |
نویسنده | آنتوان دوسنت اگزوپری |
گوینده | مینا آنالویی |
مدت زمان | 149 دقیقه |
استودیو ضبط | پانتهآ |
سلام و تشکر بابت سایت و مطالب خوبتون
و تشکر ویژه از خانم آنالویی
لطفا لیست آهنگ های به کار برده شده رو بگذارید. ممنون
بسیارزیبا
داستان قشنگی داشت
گویندگی قوی
تشکرازسایت خوبتون
با سلام و خدا قوت به گروه هنری پانته آ
ممنون از صدای دلنشین خانوم آنالویی واقعا لذت بردم موفق باشین
با سلام خدمت گروه هنری پانته آ
ممنون بابت کتاب های صوتی که ارائه دادین واقعا لذت بردم به خصوص کتاب شازده کوچولو با صدای دلنشین خانوم آنالویی موفق باشین
سلام ممنون از کتاب صوتی جدیدتون. صدای بچه فقط خیلی ضایع بود
سلام و خداقوت خدمت گروه خستگی ناپذیر پانته آ ، کتاب شنیدنی و جذابیه شازده کوچولو ، مخصوصا افکت سقوط هواپیما و آهنگ هایی که اول هر فایل استفاده کردین ،
سلام
ممنونم از توجه شما
امیدوارم لذت ببرید و استفاده کنید
سلام و خداقوت به گروه خستگی ناپذیر پانته آ ، کتاب شارده کوچولو قشنگ است مخصوصا برای اینکه شب قبل از خواب آن را گوش بدی و به رویایی عمیق فرو روی ، افکت سقوط هواپیما خیلی جذابش کرده ، آهنگ های اول هر فایل شنیدنی هست ، کتاب شنیدنی هست ، هم از گوینده تشکر میکنم و هم از ادیتور ماهر آن ، با تشکر