کاری کنید مشتریانتان درست جلوی پایتان سبز شوند
مشتری ها دو نوع هستند: کسانی که در حال حاضر از هیچ محصول یا خدمات مشابه شما استفاده نمیکنند، دوم گروهی که این محصول یا خدمات را از یکی از رقیبان شما دریافت میکنند. گروه دوم معمولاً پرتعدادتر هستند ولی جذب آنها سختتر است چون باید کاری که تا الان میکردهاند یا محصولی که تا امروز استفاده میکرده اند را کنار بگذارند و سراغ شما بیایند. بنابراین منطقی تر است که سراغ جذب گروه اول بروید. وقتی با مشتری جدیدی روبه رو می شوید همه تلاش خودتان را برای ارائه بهترین محصول و خدمات به کار ببندید و تشویقشان کنید که مشتری شما شوند چون اگر از شما راضی باشند، با شما می مانند. و برای گروه دوم هم می توانید آگاهی و محیط شناخت ایجاد کنید تا اگر انتخاب کنونیشان به هر دلیلی دیگر نباشد، سراغ شما بیایند.
مثلاً رستوران هایی که غذاهای ده هزار تومانی می دهند، کاری که به صورت استراتژیک انجام می دهند این است که شاغلینی که در آن محله کار میکنند و در حال حاضر از جای دیگری غذاهای خود را تهیه آنها از جایی – می کنند را برای خرید ناهار آنجا بکشانند. این مشتری ها هیچ دلیلی برای رفتن به آنجا ندارند که غذایشان را می گیرند کاملاً راضیاند و جای همیشگی خود را در رستوران آنها دارند. اما وقتی یک منوی مخصوص غذا ارائه می کنید باعث خواهد شد که یکبار هم که شده آن را امتحان کرده و مقاومتشان را بشکنند. آنوقت اگر از غذا راضی باشند، دوباره و دوباره پیشتان خواهند آمد و مشتری دائمتان خواهند شد. مشتریان آینده شما کجا هستند؟ الان وقتش رسیده. بروید و پیدایشان کنید! چطور فروشنده ای فوق العاده باشیم
فروش یک هنر است. اگر بتوانید بین اغواگری و جذبه یک فروشنده خوب تعادل برقرار کنید، حتی میتوانید بستنی با سُس شکلاتی را به زنی که دستکشهای سفید دست کرده است بفروشید. اگر می خواهید بدانید چطور میتوانید اعتماد را در مشتری ایجاد کرده، حضوری قاطع داشته و نگرشی خوشبینانه به فروشتان داشته باشید، این مقاله را دنبال کنید.
واقعا تبریک میگم خیلی پر محنوا و چندین و چندین بار باید خواند که به هدف رسیدواقعا ممنونمهمیشه موفق و موید باشید.