اندازه گیری بازگشت سرمایه و سود حاصل از مدیریت دانش – وحید اسلامی
از جمله مهمترین مسائل اخیر مدیریت دانش، محاسبه ارزش پولی حاصل از اجرای برنامه های مدیریت دانش است. مدیران ارشد شرکتها برای کسب اطمینان از برگشت پول سرمایه گذاری شده در مدیریت دانش از تیمهای مدیریت دانش انتظار دارند تا ارزش افزوده و نرخ بازگشت مالی دانش را به عنوان یک متغیر نامشهود محاسبه کنند. چنین درخواستی از سوی مدیران ارشد کاملاً منطقی است و کارشناسان و مدیران دانش نم یتوانند از مدیران خود برای اینکه م یخواهند بدانند، در قبال سرمای هگذاری در مدیریت دانش چه چیزی به دست می آورند، انتقاد کنند. در همین راستا، این مقاله به مرور مسائل مرتبط با اندازه گیری نرخ بازده سرمایه گذاری و سود حاصل از مدیریت دانش در سازمان ها می پردازد.
مدیریت دانش برای انواع شرکتهای کوچک، متوسط و بزرگ از اهمیت یکسانی برخوردار است. ارتقای فرهنگ دانشی در این شرکتها به علت تعداد کم کارکنان راحت تر و آسان تر است. جذب کارکنان مستعد و مجرب، ارتقاء تخصص و نوع کار آنها، از همه مهمتر ایجاد شرایطی برای حفظ آنها و جلوگیری از ریزش و خروج کارکنان که پیامدهای مخربی را برای سازمان های کوچک و متوسط به همراه دارد از وظایف مشترک مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی است. همکاری کارکنان بهعنوان محرک جدیدی برای خلق و نوآوری دانش در یک سازمان شناخته شده است. از همه مهمتر اینکه، این امر هیچ ارتباطی با اندازه سازمان ندارد. در واقع شرکتهای کوچک و متوسط نسبت به سازمانهای بزرگتر که به مراتب انعطافپذیری کمتری دارند، می توانند بهره دانشی بیشتری از همکاری کارکنان ببرند.