دهکده فرزندان – محمدرضا مرادی
بسیاری از والدین بصورت خودآگاه و یا ناخودآگاه در حال پرورش ربات هستند تا انسان! رباتی که صبح به مدرسه می رود ، صبر میکند زنگ آخر بخورد و ظهر نیز به منزل بر می گردد.
رباتی که به او می گویند فلان کار را انجام بده و او نیز دقیقاً همان کار را عیناً باید انجام دهد؛ زیرا اگر برخلاف چیزی که به او گفته شده کاری را انجام دهد به او می گویند: تنبل!
مثلاً یکی از دانش آموزانم که در سال های قبل این گونه به او القا شده بود که فلان سؤال ریاضی را فقط باید به همان روشی که به او گفته شده حل کند، پس از چند سال هنوز اضطراب این را داشت که نکند آن سؤال را با روش خلاقانه ی خود حل کند و جریمه شود؟!
آن دانش آموز به دفعات مکرر در فصل های مختلف این سؤال را با حالتی مضطرب از من می پرسید: آقا اگه این سوالو با روش دیگه ای حل کنیم واقعـاً نمره میدید…؟!
آیا واقعاً منطقی است که ویژگی های فوق العاده و نهفته در وجود فرزندان را به فراموشی سپرده و از آنها صرفاً انسان هایی ربات نما بسازیم؟! ربات هایی که فقط و فقط بر اساس دستورالعمل هایی که به آنها داده میشود، عمل میکنند. همان ربات های جانداری که چند سال بعد صبح سرکار می روند، ;کارهایی تکراری انجام می دهند و شب نیز به منزل برمی گردند.
با این حال آیا میتوانیم برای روزمرگی هایی که این گونه برای آیندهی فرزندان رزرو می کنیم، در آینده دلیلی بیاوریم؟ آیا حتی برای همین روزمرگی ها هم تضمینی در آینده وجود دارد؟
در این کتاب برخی برتری های تکنولوژی نسبت به انسان را یادآور شده است تا ببینیم آیا واقعاً فرزندان و دانش آموزان مان را برای رقابت با تکنولوژی در آینده آماده می کنیم یا خیر؟