آیا زندگی قدم زدن اتفاقیست؟ – هارولد کلمپ
زندگی قدم زدن اتفاقیست؟ آیا زندگی فقط یک قدم زدن بدون برنامه است؟
هارولد کلمپ برای پاسخ به این سوالات و سوالات بیشماری که ذهن شما را درگیر کرده است، این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.
نظر تحلیلگران درمورد ادعای زندگی قدم زدن اتفاقیست؟ ، چیست؟
برخی از تحلیلگران درباره برخی فروشگاه ها این طور فکر می کنند. شاید این پیش داوری به خاطر افراط در زندگیشان باشد. چه کسی می داند؟ دیگران، و خود من در بین آنها، می گوییم که زندگی از یک نظام طبیعی پیروی می کند. و قابل پیشبینی است. اگرچه تاریخ دقیقا در یک مکان یا زمان تکرار نمیشود، زمان حال اغلب در هماهنگی با حوادث گذشته است.
شما چه فکر میکنید؟
سوالاتی که پاسخ آنها را در کتاب زندگی قدم زدن اتفاقیست؟ ، مییابید
من کیستم؟ کارم چیست؟ به کجا میروم؟ چه موقع؟ و چگونه؟فلسفه زندگی و پیدایش انسان چیست؟ آیا خالقی این زندگی را پدید آورده است؟ آیا خلقت این جهان و موجدات از سر تصادف و شانس است؟ آیا آفرینش ما هدفی دارد؟ آیا با مرگ نیست و نابود میشوم؟ مرگ چیست؟ جهان پس از مرگ چیست؟ آیا چنین جهانی وجود دارد؟ راه رسیدن سریعتر و بهتر به خداوند را میشناسید؟ درجستجوی پاسخ این سوالات با معماهای زندگی و مرگ مواجه میشوید. شما دانش حقیقی را از زیر خاک بیرون میآورید که از آموختنیترین دانشهای مذاهب اصلی دور مانده است. حتی اکنون شما روی پله نردبان جدید اکتشاف ایستادهاید. آموزشهای باستانی اک چیست؟ چه چیزی را دربر میگیرد؟ آیا میتوانند زندگی شما را توسعه بخشند؟ از شما فرد بهتری بسازند؟ اینها سوالاتی هستند که ممکن است روزی از خودتان بپرسید. شاید امروز همان روز است.
مسلماً این سوالات و سوالات بیشمار دیگری ذهن شما را به خود معطوف کرده است.
اگر برای یافتن راهی بهتر و مستقیمتر بهسوی خدا اشیاق زیادی دارید، به خواندن این کتاب ادامه دهید.
حقیقتی که در جستجویش هستید ممکن است در دست شما باشد.
آیا زندگی قدم زدن اتفاقیست؟
من در اداره پست بودم که پدری با دختر کوچکش وارد شدند. کودک در حالی که کلیدی را محکم در دست گرفته بود، شروع به دویدن در سالن انتظار کرد. وقتی برای بررسی صندوق پستی ام رفتم، دختر کوچولو دنبالم آمد و همینطور که کلید را وارد قفل و آن را باز میکردم با نگاهی مصمم مرا مینگریست. به نظر میآمد که شیفته این فرایند شده، معلوم بود که کلیدش را در چندین صندوق و بدون هیچ موفقیتی امتحان کرده است.
کلید فرصت
او ایستاد و همین طور که صندوق پستیام را دوباره قفل میکردم، نگاه کرد. در همین موقع کار پدرش تمام شد و آماده رفتن بود. دختر کوچکش را بغل کرد و به سمت در رفت، سپس به عقب کار برگشت و گفت : وقتی به این سن هستی و کلیدی داری، تمام دنیا یک قفل است….
درباره این جمله فکر کردم. سعی کردم تا پیام معنوی آن را بیاموزم. آن پیام این است: کل دنیا یک فرصت بزرگ است، معمایی برای یک بچه است، چیزی است که با یک کلید باز میشود.
تا کشف کند که چه چیزی در آنجاست.
آیا شما چنین کلیدی دارید؟ چطور کار میکند؟
به من کمک کن تا به یاد آورم خدا چه شکلی است
در سال 1992 بسیاری از مردم در شمال فلوریدا خانهها و داراییهایشان را از دست دادند. برخی از اکیستها هم نیش این ویرانی را چشیدند. یکی از این خانوادهها سرپناهی را با یک خانواده دیگر پذیرفتند تا اینکه با پولی که از شرکت بیمه دریافت میکنند، فرصت مجدد ساخت خانهشان را بدست آورند. خانواده میزبان داستانی را درباره دختر چهار ساله و نوزادشان تعریفکردند. آنها از صدای آهسته کودکشان با نوزاد سخن گفتند. آنها شنیدند که دخترشان با کودک حرف میزد، حرفهای او مثل نیایش بود. او میگفت کوچولو کمکم کن تا به یاد آورم خدا چگونه است. دارم فراموش میکنم. ….
ادامه این داستان را در کتاب ” آیا زندگی قدم زدن اتفاقیست ” مطالعه نمایید.
اکیداً توصیه می شود برای دانلود فایلها از نرم افزارهای مدیریت دانلود استفاده کنید.
در غیر اینصورت امکان دانلود نشدن کامل فایل ها وجود دارد.
دانلود Internet Download Manager نسخه ویندوز
دانلود Internet Download Manager نسخه اندروید