عشق مجاز – حسین غفاری
بحث روی مسأله عشق مجاز و آن هم به این شکل که ما مطرح نموده ایم، ضرورتی است که البته باید توسط اساتید فن روی آن بطور جدّی کار شود و این بحث کوتاه توسط این مقاله تنها ایجاد انگیزشی برای کارهای تحقیقی و مقوله های ارشادی بعدی است.
شناخت حالات عشاق و اینکه آنها چه نوع عشقی دارند و آنکه چگونه می توان از فطرت پاک متربیان برای هدایت و جهت دهی عشق های آنان استفاده نمود، نظر این بحث کوتاه بوده چه این که خود آنان در مکاتبات خود از این جهت تقاضای تبیین و تشریح عشق هایشان را نموده و خواستار آن می شوند که آنها را در این مقوله یاری و راهنمائی کنند. متأسفانه آن چه در پاسخگویی ها معمول بوده استفاده از کلیشه های تکراری از این قرار بوده که : ( … عشق از عشقه است و آن گیاهی … ) و با این تعاریف به اصطلاح جواب هیچ گاه نتوانسته ایم سائلان را قانع کنیم و گره ای از کارشان بگشائیم.
از داستان های عشقی مثل لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا هم به آن صورت بهره برداری اخلاقی و تربیتی نشده به جز از موارد نادر. یک اشکال اساسی که ما در بحث روی عشق و در مصاحبه با دانش آموزان داشتیم متوجه آن شدیم این بود که متاسفانه قضیه عشق و عاشقی همیشه بدون یک دیدگاه مکتبی و مذهبی بوده است و صرفا یک کشش غریزی محسوب شده است و بدون بررسی حالات اعتقادی فرد روی مورد عشقی فرد کار می شود که ما تحت عنوان آموزش عشق اشاراتی به این مورد نموده ایم و یا این که با یک بحث روانشناسی پیچیده با متربیان برخورد می شود که گاه این مباحث بیش از ظرفیت فکری دانش آموز می باشد.
آن چه در این کتاب آمده است بیشتر برای مربی نوشته شده است نه برای متربی تا بتواند ایجاد انگیزه و سوالی باشد که اساتید محترم تعلیم و تربیت به تشریح آن برای دانش آموزان بپردازند.