آشتی با مرگ – الیزلبت کوبلر راس
آشتی با مرگ اثری از الیزابت کوبلر، کوبلر از جمله نویسندگان مشهوری است که بیش از بیست سال به پژوهش در حوزه مرگ(رشد سریع ، مرگ آهسته) و مردن پرداخته است. کتاب مهم او تحت عنوان «در باب مرگ و مردن» در حال حاضر یکی از شاهکارهای پژوهش درباره مسئله مرگ است که در غالب مدارس و دانشگاه های الهیات، روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی تدریس میشود. در این مصاحبه، کوبلر تجربه بسیار تاثیرگذار خود را به مثابه یک زن جوان پس از آزادی در 1945 از بازدید از یک اردوگاه کار اجباری توصیف میکند. تجربه ای که آینده زندگی او را شکل داد.
چه چیز سبب شد تا شما این همه وقت و تخصص و توجه خود را صرف مسئله مرگ و مردن کنید؟
قضیه از یک اردوگاه کار اجباری(Maidanek) شروع شد که در آن من میکوشیدم بفهمم که چگونه کودکان پس از دست دادن خانواده، خانه، مدرسه و همه چیز، وارد اتاق گاز میشدند. دیوارهای اردوگاه پُر بود از عکس هایی از پروانههایی که این کودکان کشیده بودند.
این قضیه برای من نامفهوم بود. هزاران کودک وارد اتاق گاز میشدند و این پیامیبود که از آنها برجای میماند: یک پروانه. اینجا عملا آغاز کار من بود…..
آیا دلیل خوبی وجود دارد که از مردن بترسیم؟
خیر، اگر شما افراد کافی داشته باشید که دوستتان داشته باشند، مراقب باشند که نیازهایتان برآورده شود آنچنان که اگر شما بخواهید که در خانه بمیرید، به شما اجازه دهند که در خانه بمیرید. اگر شما نخواهید که در بیمارستان بمیرید شما باید دست کم بتوانید که به یک مهمانخانه بروید. شما نیازمند یک سیستم حمایتی در اطراف خود هستید، افرادی که واقعا شما را میشناسند زیرا افراد داوطلب این کار نیستند. شما باید به عنوان بیمار بلندتر و بی پرده حرف بزنید(کتاب حرف بزنید تا برنده شوید). اگر دیگر نتوانید سخن بگویید مثل زمانی که من نتوانستم پس از سکته مغزی حرف بزنم شما به کسی احتیاج دارید که به جای شما بلند حرف بزند. امیدوارم که وقتی مُردم اگر نتوانستم دیگر صحبت کنم، دست کم اجازه دهند که به مزرعهام بروم و در خانه بمیرم، جایی که میتوانم یک فنجان قهوه بنوشم و یک سیگار بکشم(ترک سیگار، یک موضوع همیشه مهم). که البته عادت بدی است و البته میدانم که عادت بدی است (برای ترک عادت های بد می توانید از ویدئوی راهی ساده برای ترک عادت بد کمک بگیرید).
شما فکر میکنید که بین فرهنگ های مختلف از حیث نگاه به مرگ تفاوت های فاحشی وجود دارد؟
بله، مانند مکزیکی ها. آنها به گورستان میروند، غذا میبرند، با اموات سخن میگویند، جشن میگیرند. فرهنگهای بسیاری وجود دارد که مشکل چندانی با این قضیه ندارند. فرهنگ های بسیار بسیار کهن نیز طبیعیتر عمل میکردند. اما در جهان پیچیده و ماتریالیستیتر غرب حتی مردن هم خرج و بدبختی دارد.
آنها (فرهنگ های کهن) روی جسد مرده کفش میگذارند تا راحت باشد، بالش ابریشمی میگذارند، رُژِ گونه به گونههایش میمالند، و طوری جلوه میدهند که گویی خوابیده است. این کار ساختگی و دروغین و بسیار غیر صادقانه است. در روزگاران کهن کشاورزان در اینجا همانند سوئیس میمردند. آنها چیزی داشتند که شما شب عزا مینامید. در خانه و در اتاق نشیمن برگزار میشد، افراد به سوگ مینشستند.
آیا باور به تناسخ یا نبود چنین باوری میتواند تاثیر قابل توجهی بر تصور افراد نسبت به مرگ داشته باشد؟
این قضیه بسیار بسیار به ندرت برای بیماران من پیش میآید. آنها که به تناسخ باور دارند بعضا از اینکه باید برگردند ناراحتند، میدانید چرا، چون آنچه میتوانستند انجام دهند یا باید انجام میدادهاند را انجام ندادهاند. بیماران من معمولا فقیرند و سواد چندانی هم ندارند. اکثر آنها هیچ چیز در مورد تناسخ نمیدانند.
تفاوت چندانی وجود ندارد. تفاوت در باز بودن زاویه معنوی شماست. اگر ایمان داشته باشید و ایمانتان واقعا درونی و محکم باشد قطعا کمتر با مشکل مواجه خواهید بود( ویدئوی انتخاب ایمان به جای ترس در این باره به شما کمک خواهد کرد).
آیا اینکه با شخص مُحتضر در مورد اینکه به زودی میمیرد، صادق نباشیم، امری موجه است؟
شما باید صادق باشید! اما نه به طور کامل. شما باید به پرسش های او پاسخ دهید. اما داوطلبانه اطلاعاتی را که از شما پرسیده نشده در اختیار او نگذارید. چون محتضر هنوز آمادگی آن را ندارد. اگر کسی فکر کند که چون شما حقیقت را به تمامه به محتضر میگویید پس آدم خوبی هستی، و غیر از این کار دیگری نمیتوانی بکنی، این چیزی جز تزویر نیست.
بدون آنکه معجزه کنی، هزاران راه برای کمک به شخص وجود دارد… بنابراین، باید بسیار مراقب باشی که چگونه آن را بیان میکنی. و هرگز نباید امید را از شخص محتضر دریغ کنی. هیچکس بدون امید زنده نیست. شما خدا نیستی. شما نمیدانی چه چیزی برای آنها پیش خواهد آمد.
بخش هایی از کتاب آشتی با مرگ
کاش می توانستم به مردم بگویم که مردن از سرطان چقدر خوب است. این کلمات حیرت آور را اخیراً از زنی شنیدم که چند روز بعد در آرامش(از تولد تا آرامش) تمام جان به جان آفرین تسلیم کرد. او هرگز “دکتر کوبلر راس” را ندید اما تردیدی ندارم که اگر او بیمار بیمارستان بیلینگز می بود ، از اینکه می توانست در سمینار دکتر راس دربارۀ مرگ حرف بزند و از ترس دور از منطق پزشک و کشیش و بیمار سخن به میان آورد چقدر خوشحال می شد ؛ نه اینکه ترس از مرگ کاملا غیرمنطقی است. ما بعد از مرگ می ترسیم، چشم پوشیدن از همه چیزهایی که دوست داریم باید دردناک باشد و از آنجائی که مرگ ما، اسباب اندوه دیگران می شود، طبیعی است که به خاطر آنها اندوهگین باشیم.
اگر بخواهيم به طور كامل و دقيق سخن بگوييم، ما قادر نيستيم از مرگ تجربه مستقيم داشته باشيم، خواه مرگ خودمان باشد و خواه مرگ ديگران. از دست رفتن آگاهي و شعور يكي از نشانه هاي مرگ در انسان است، هر چند كه در بعضي موارد شعور خود را از دست مي دهيم ولي نمي ميريم (نظير حالت احتضار و اغماء) حتي كساني كه حالات اغماي طولاني را تجربه كرده اند آنها در مدت اغماء مرده به نظر مي رسيدند ولي نمي توانند چيزي درباره مرگ به ما بگويند به اين دليل ساده كه آنها نمرده بودند.
برخي مولفان معتقدند كه عارفانه نزديك ترين مقايسه و شباهت را با تجربه مرگ دارد. تجربه ما از مرگ فقط مي تواند غير مستقيم باشد. يعني با تماشای صحنه مرگ يك شخص ديگر است كه انسان به طور عادی آگاه مي شود كه همه مي ميرند و نتيجه گيري مي كند كه او نيز بايد بميرد. بنابر گفته هاي ديگر ما فقط مي توانيم تجربه هاي عادي خود را به ديگران انتقال دهيم و تجربه هاي عميق زندگي، به لحاظ ذات و ماهيت شان، غير قابل انتقال هستند. چون تجربه مرگ معمولا از مشاهده مرگ ديگران به دست مي آيد صرف نظر از ميزان خويشاوندی و دوری يك فرد مرده با ما- لذا پديد آورنده يك تجربه روانشناسی اصيل نخواهد بود.
آثار الیزابت کوبلر راس در ارتباط با مرگ
آشتی با مرگ
مرگ آخرین مرحله رشد
همدلی با بیماران رو به مرگ
برخورد با مرگ و مردن
چرخ زندگی ( یادداشتی درباره زندگی و مرگ)
در باب مرگ و مردن
….
اکیداً توصیه می شود برای دانلود فایل آشتی با مرگ از نرم افزارهای مدیریت دانلود استفاده کنید.
در غیر اینصورت امکان دانلود نشدن کامل فایل ها وجود دارد.
دانلود Internet Download Manager نسخه ویندوز
دانلود Internet Download Manager نسخه اندروید
برای خارج کردن بسته دانلودی از حالت فشرده احتمالاً به برنامه های زیر نیاز دارید:
سلام از سایت بسیار با محتواتون نهایت تشکر را دارم.
لطفا کتاب زندگی در میان زندگی ها و سرنوشت روح آقای مایکل نیوتن را هم در لیست کتابهایتان قرار دهید.
سپاسگزارم .
سلام. خواهش می کنم
ممنون بابت پیشنهادهای خوبتون.
خیلی عالی بود.من کتاب های زیادی درباره تجربه نزدیک مرگ خوانده ام و مستند نسیمی از حقیقت را هم دیده ام و به این تجربه ها صد در صد ایمان آوردم.