شناخت انسان و سلامتی – محمود بهشتی
انچه در کتاب حاضر امده، حداقل معارفی است که برای رسیدن به یک راه و رسم مشخص در زندگی مورد نیاز است.انسان که نقطه اوج افرینش است، باید راه و رسم رسیدن به مقام اصلی خود را بداند و برای رسیدن و شدن تلاش کند.کتاب حاضر ،این راه و رسم را نشان می دهد تا انشا… در عمل نیز به ان رسیم .لازم به ذکر است که در این کتاب ،سعی شده است تا حدالامکان ،اصالت و خلوص نوشته ها طوری باشد که از هرگونه کج فهمی و انجراف به دور باشد و در نتیجه ،خواننده نیز به بصیرتی در پناه نور و خلوص دست یابد.
بنابراين، از هيچ نوع گرايش خاصّى، جز شرع و عقل و منطق پيروى نشده است. همچنين، سعى شده است تا جايى كه در توان بوده، از مشهورترين آيات قرآنى، احاديث، اشعار، سخنان ائمّه و اوليا، استفاده شود و بنابراين، توصيه مىشود در خواندن كتاب، حوصله داشته باشيم و چند بار آن را بخوانيم و با آن مأنوس شويم و حتى الامكان به نوشته ها تسلط يابيم و بيشتر جملات را حفظ كنيم; چرا كه مطالب كتاب، بيشتر مطالب فطرى و قلبى است و كمتر به مسائل ذهنى پرداخته است و بحثهاى فطرى و عقلى رسيدن و شدن هستند، نه ذهنيات و اطلاعات صرف. از اين رو، توصيه مىشود كتاب را به عنوان سرگرمى و با سرعت نخوانيم، بلكه با حوصله، دقت و صرف وقت و به تكرار بخوانيم و سرانجام به پياده كردن مطالب آن در زندگى روزمره بپردازيم تا ان شاء الله به هدف اعلاى حيات دست يابيم.
انسان از تن، نفس و روان به وجود آمده است.
تن:
وجه مادى انسان است كه عين حيات نيست. امّا وقتى كه روح به آن تعلق مىگيرد، ديگر مادّه صِرف نيست، بلكه كالبدى حيات يافته است كه با مادّه، تفاوتى اساسى دارد. بعد از اين كه روح به بدن ملحق شد، درست مانند دو آينه، مقابل يكديگر قرار مىگيرند و به هم آميخته مىشوند، و در اين وضعيت، ديگر جسم و روح را از همديگر جدا نمىدانيم. درست است كه بدن و روح، جداى از هم بودهاند، اما وقتى به همديگر تعلق مىگيرند ديگر نبايد فكر كنيم كه بدن و روح، مثل مرغ در قفس تن است، بلكه روح با حقيقت مادّه، در هم مىآميزد.
نفس:
مجموعه اى است كه ناشى از مجاور شدن روح با تن، به وجود مىآيد و بيشتر، منظور ما در اين كتاب، خواستهاى انسان در رابطه با تن و نفس است، و به عبارت ديگر، منظور، منِ مجازى است كه در فصل آينده از آن، بحث خواهد شد.
روان:
گوهر اصلى انسان است كه در مرحله نهايى خود، مىتواند حتى بدون ابزار يا واسطه (ى بدن) معنى داشته باشد و اين، همان منِ اصلى است.
از کلیه د ست اندرکاران که دراین راستا زحمت می کشند کمال تشکررا دارم.توفیق وسعادتمندی همگی را اروزمندم.