ژرفبین و ژرفاندیش باشیم
ژرفبین و ژزفاندیش باشیم، به بررسی ژرفاندیشی و ژرفبینی بهعنوان یکی از قابلیتها و شایستگیهای مهم در مدیریت عمر میپردازد.
توجه به این نکته که هرنوعت قابلیت و مهارتی را نباید در هر شرایطی بهکارگرفت، ضروری بهنظر میرسد. گاهی تعمق و تفحص در مواردی که نیاز به ژرفاندیشی ندارد، اشتباه است.
اولین سژالی که باید به آن پاسخ دادهشود این است که صفت ژرفبین به چه کسی اطلاق میشود؟ در پاسخ باید گفت ژرفبین کسی است که بهجای عوامل ظاهری و سطحی، به عوامل باطنی، عمقی، نامحسوس و غیرعادی میپردازد. نوع و نگرش چنین انسانی به هستی، خود، دیگران و پدیدهها نگرشی کنجکاوانه، تحلیلگرا، هوشیارانه و نتیجهیاب است؛ او تا به چه، چرا و چگونههای زندگی پاسخی مناسب ندهد، دست از تلاش و کنکاش برنمیدارد.
انسان ژرفبین فقط فکر نمیکند بلکه دقیق و درست میاندیشد. او با بینش، بصیرت و دید خود آنچه را که دیگران نمیبینند و نمییابند میتواند ببیند و بیابد و با تیزبینی، ریزبینی و کنجکاوی فرصتهای ناپیدا را آشکارسازد و از آنها استفادهکند.
این خصوصیت باعثمیشود که شخص، انتخاب، استفاده، ارزیابی و اصلاح را ارکان مدیریت بداند و معتقدباشد که دقت و صحت تصمیمگیری یا انتخاب پیشنیاز مسیریابی درست است و بکوشد با پرسشهای زیرکانه و عالمانه به پاسخهای مفید و مؤثر دستیابد.
اگر میخواهید به ارزش و اهمیت ژرفبینی در زندگی پیببرید باید گفت هرجا و هرگاه نیاز به تصمیمگیریهای مهم و حساس یا انتخابهای تأثیرگذار در زندگی دارید و آثار ارزیابی و انتخاب شما بسیار چشمگیر و مهم است باید بکوشید تا در سرحدامکان جوانب گوناگون را مورد بررسی و مطالعه قراردهید. گاهی ژرفبینی عامل پیشگیری از بحرانها، ناآرامیها و خطرات آینده است.
یکی از آفتهای زندگی انسان سرگردان، نومید و درمانده را میتوان در عدم ژرفبینی و ژرفاندیشی دانست. اگر انتخاب، استفاده، ارزیابی واصلاح را چهار رکن اصلی هرنوع مدیریت بدانیم، این خصوصیت در هریک از ارکان چهارگانه نقش بسیار ارزندهای دارد.
منبع : www.drroosta.com
برای دریافت و مطالعه ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید.
سلام من یک نوجوانم که درحال حاظر مشکلات زیادی دارم اما باین وجود بزرگترین مشکلم درون خودمه که میگه توزشتی وهیچ کسی دوستت نخواهد داشت واین من روعزذاب میده